آقا گلدو

اولین بار دیدمش دست و پاش آسیب دیده بود و یک چشمش ، لب و دهانش پر از خون بودن
قسمتی از یک گوشش رو بریدن
توی یک کارتن کفش زیر بارون رهاش کردن خیلی کوچیک بود حتی ب سختی راه می‌رفت واقعا بعضیها چرا غینقدر دیو صفت هستن حمومش کردم و لای ی پتو پیچیدمش بردمش دامپزشکی دکتر گفت چشمش باید تخلیه بشه اجازه ندادم
دست و پاشو آتل بستن دارو دادن آوردمش خونه
الان چهارده ماه ازون روز میگذره
کاملا خوب شده فقط همون چشمش کم بین شده
ایشون در حال حاضر پادشاه خونمونن
میتازن همه چی ب میل ایشونه
سر فوتبال من با گوشی فوتبال دیدم ایشون داشتن کارتون میدیدن
دیدگاه ها (۸)

متکلم وحده 🤔

این بار هم من

«كاغذ و خودكارت رو بزار جلوت‏آدمای زندگيت رو يكی يكی بنويس‏ح...

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!! ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط